سلااااام
اولن بگما من از اوناش نيستم، فخت درس داشتم يني امتحان سخت فيزيك جوني ، بعد دلم گرفته بود كه يكي مزاحم شد منم براي شادي روحهم يكم باش حرفيدم
مكالمه :
پسره- الو صدامو داري( بدبخت شكست عقشيناله خورده بود حتما، ياشايد اونم حالش بد بود ميخواس منو دس بندازه)
من- ( اولش خندم گرفت، صدامو در نياوردم) : اره فك كنم داره مياد خوبي خوبم؟ ( ببينينين كه چقد خوب مكالمه يادمه؟ بابا من مخم مخ ترور نشم خوبه)
پسر- اوكي ( بعد يه چي زر زد نفهميدم)
من- چي رو اكي؟؟
پسر- عيب نداره( بدبخت روانپريش)
من- چن سالته؟؟؟
پسر- 20 تو ؟؟
من- خانما كه سنشونو نميگن
پسر- اذيت نكن بگو عزيزم
من- باشه عجقم من17 شالمه خوبي خوبم!
پسر- اوكي( اوكي ياش تو حلقم،رووووووو اعصاب)
من- اجي مامي داري؟؟
پسر-يس( ايشششششششش برامن كلاس ميذاره نميدونه من اند ( آخره) كلاسم فخت ميخواستم يكم خل بازي در ارم)
من- اوكي اوكي
پسر- درس داري؟؟
من- يسسسسسسسس
پسر- اوكي
من- (ديگه ديدم مكالمه خيلي چرته و من دارم از حصوله ميرم و روحمم شاد نشد فخت عصبي شد) ازش پرسيدم : عجقم؟؟؟؟؟ ( عجقم گفتنم تو حلقم)
پسر- وات؟؟؟؟(ايش دقيقا اين حرفش يادمه اصن گوشت تنم ليخت) مثه ادم حرفيده نميكنه
من- بعد حالا ي سوال از فيزيك مون پسريدم الكي گفتم نميدونم بعد اونم نميدونم چلا غت كرد تازه بحثمون علمي شده بودا حيييييف
نظرات شما عزیزان:
تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ✘ خاطرات یِ دخیـــــ روانیــــ ✘ و آدرس madgirl-1-1.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.